جدول جو
جدول جو

معنی باریک کردن - جستجوی لغت در جدول جو

باریک کردن
(مُ)
نرم کوفتن. نرم ساییدن: ادقاق، باریک کردن آرد. دقیق کردن آرد باریک کردن آرد. (منتهی الارب). نرم کردن. تدقیق. (دهار)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گَ دَ)
آنکه گردن باریک دارد، شبر. وجب. و آن مقداری باشد از دست، مابین سر انگشت کوچک و انگشت شست. (برهان) (آنندراج). شبر و وجب. (ناظم الاطباء) ، یک بند انگشت. (برهان) (ناظم الاطباء) ، جزء بالائین بازو. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
(مُ عَ / عِ فَ/ فِ)
تیره کردن. تار کردن: اغطاش، تاریک کردن شب را. (منتهی الارب) :
گفت اگر در کمند من افتی
پیش چشمت جهان کنم تاریک.
سعدی.
رجوع به تاری کردن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از باران کردن
تصویر باران کردن
باران باریدن، نزده رقصیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بایکت کردن
تصویر بایکت کردن
تحریم کردن ارتباط با کسی، یا از تاجر جنس نخریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابریز کردن
تصویر ابریز کردن
بطعن کره ها را روغن کردن هنگامه کردن معرکه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحریک کردن
تصویر تحریک کردن
آغاراندن انگیختن برانگیختن برآغالیدن اغوا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاریک کرده
تصویر تاریک کرده
تیره و تار کرده
فرهنگ لغت هوشیار
یا واریز کردن حساب. تفریغ حساب کردن، یا واریز ساختمان بنا چاه و غیره)، فرو ریختن قسمتی از آن. یا واریز کردن کوه. فرو ریختن قسمتی از کوه بر اثر زلزله و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
تیره کردن تار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تار کردن، تیره کردن، ظلمانی کردن
متضاد: روشن کردن، مبهم ساختن، بغرنج کردن، پیچیده کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
لتغميق
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تحریک کردن
تصویر تحریک کردن
Goad, Induce, Instigate, Prod, Spur, Stimulate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
Darken
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
assombrir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
اندھیرا کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
অন্ধকার করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
暗くする
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
karartmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
어둡게 하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
להחשיך
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
अंधेरा करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
menggelapkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
มืด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
verduisteren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
oscurecer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
oscurare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
escurecer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
变暗
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
przyciemniać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
затемнювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
verdunkeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تاریک کردن
تصویر تاریک کردن
темнеть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تحریک کردن
تصویر تحریک کردن
побуждать , подстрекать , подталкивать , стимулировать
دیکشنری فارسی به روسی